سفارش تبلیغ
صبا ویژن
در راه
هرکس بسیار به درس و مباحثه علم بپردازد، آنچه را فرا گرفته از یاد نبرد و آنچه را ندانسته فرا گیرد . [امام علی علیه السلام]

نوشته‌ی: ع شعاعی

جمعه 85 دی 1 6:3 صبح
 

عروسی خواهری و مرگ خواهر دیگر است(۱) و جوانمردی نتیجه اش مرگ است(۲). اما آن کس که این همه را می شناسد، زیبایی را در کوری همین بوف می داند که تمامی عشقش در شهوتش خلاصه شده و زیبایی را در همین می داند که امید ها را بشکند و دیوار ها را بریزد، گرچه جاهل به کابوس می افتد، اما می توانست که نیفتد. می توانست از ترکیب خودش و اندازه وجودش، به هدفش پی ببرد، که برای عروسی به دنیا نیامده و سگ ولگردی نیست که در ورامین صاحبش را گم کرده باشد، گرچه در این دنیا دنبال ماچه ای رفتن و بوی زن را تعقیب کردن، تنهایی و محرومیت دارد و ولگردی دارد و مرگ منتظر دارد که کلاغ ها چشم هایش را هم در می آورند.(۳)

هنگامی که می گوییم زندگی زیباست؛ یعنی این زندگی با تمامی جنگ ها و جدال ها ومحبت ها، با تمامی امید ها و یاس ها، با تمامی شکست ها و پیروزی ها، با تمامی ظلم ها و مبارزه ها، با تمامی این تضاد ها و تناقض هایش از تعادل و جهتی برخوردار است؛ تعادلی که با همین تدافع ها شکل می گیرد. شکستن امید زیباست. رنگ خون در مبارزه زیباست. زندگی چهار فصل است و در جریان است. این اشتباه است که لبخند و بهار زندگی را همچون یک دسته جمع بندی کنیم و در زرورق بپیچیم و هنگام ناراحتی به آن فکر کنیم و خود را گول بزنیم. و این اشتباه است که رنج ها را یکجا نشانه بگیریم و آدرس بدهیم، که در شناخت انسان و در بافت این جهان ترکیبی است که حرکت طلب است و طبیعت حرکت، جدایی از محبوب ها و اتصال با منفور ها را با خود دارد. و کسی که نظام جهان و ترکیب انسان را نمی شناسد از بهار مغرور می شود و از پاییز به درد می نشیند، در حالی که برای عارف، این همه نشان یک حرکت است و این حرکت متعادل است و تعادلش را از همین تعارض هایش می گیرد. و این حرکت متعادل رو به جهتی است و آهنگی دارد.تو را از تمامی این بند ها جدا میکند، دیوار ها را در تمامی وجود تو می شکند تا بتوانی آزاد از ابتهاج و سرور هستی، سهم بیشتری برداری که آدم ها به اندازه ظرف وجودشان بهره می برند و به اندازه دیوار هاشان در رنج و عذابند و بی جهت نیست که این دیوار ها را می شکند. و هر امیدی بر زمین می خورد برای کسی که این را نمی شناسد.

۱)  داستانی از صادق هدایت

۲)  داستان داش آکل، صادق هدایت

۳)  اشاره به داستان سگ ولگرد و بوف کور، صادق هدایت

 از:دفتر جمال وزیبایی


لیست یادداشت‌ها
یکشنبه 103 اردیبهشت 30
امروز: 48 بازدید
دیروز: 5 بازدید
فهرست
در راه
اوقات شرعی
صفحات اختصاص?
آرشیو
آرشیو
اشتراک
 
طراح قالب